گنجشکی دیدم، پروانه ی مونارک می خورد!!
بر وزن،
بره ای را دیدم، بابادک می خورد!
و پروانه فرار کرد. آش و لاش شد. ولی فرار کرد.
دلم ریش شدا. تا به حال یک گنجشک رو اینقدر تباه و خبیث ندیده بودم. همچین این توکش رو فرو کرده بود به جان پروانه و اون هم بال بال بال می زد، که می خواستی با لقد دو تا بزنی زیر گنجشکه.
بنده در کار طبیعت دخالت نکردم، علی رغم میل باطنی م.
ولی منطقی در نظر بگیری کل این علم پزشکی در کار طبیعت دخالت کردنه. چ م دانم والا!
درباره این سایت